به گزارش خبرگزاری مهر، یکی از كيفرهاي معنوي انسان "خود فراموشي" است و در این باب آنچه مشخص می باشد این است که خود فراموشي نتيجه خدافراموشي است. خودفراموشي نقطه مقابل خودشناسي و معرفت نفس است. شناخت خود بالاترين علم و حكمت است و خود فراموشي بالاترين جهالت و ضلالت است. حضرت علي(ع) درباره خودشناسي سخنان كوتاه ولي پر معنايي دارد كه بالاتر ازآن نمي توان گفت. ایشان فرمود: "اعظم الحكمه معرفه الانسان نفسه؛ بزرگترين حكمت خود شناسي است." و فرمود: "نهايه المعرفه ان يعرف المردنفه؛ آخرت حد شناخت اين است كه آدمي خود را بشناسد.
همچنین امام می فرمایند: من عرف نفسه فقد انتهي الي غايه كل معرفه و علم؛ كسي كه خود را بشناسد به پايان هر شناخت و علمي دست پيدا كرده است خود شناسي سودمند ترين شناخت هاست. حضرت علی می فرمایند: كسي كه به شناخت خود موفق گردد به بزرگترين رستگاري رسيده و بهترين عقل، خودشناسي است، كسي كه خود را بشناسد عاقل است و كسي كه به خود نادان باشد گمراه است.
طبق اين روايات، خود شناسي بزرگترين حكمت، نقطه پايان همه شناخت ها، سودمند ترين شناختها و بالاترين عقل و بزرگترين رستگاري است و خود فراموشي بزرگترين ناداني و مايه گمراهي است.
معناي خودشناسي و خود فراموشي
خود شناسي اين است كه انسان بداند اولا موجودي ابدي است و فنا و زوال ندارد و چنين نيست كه مرگ پايان زندگي باشد. مرگ اول زندگي حقيقي است. ثانیا سعادت و شقاوت او در گرو اعمال اوست. اعمال يا او را به سعادت مي رساند و يا بدبختش مي كند. هر عملي كه از انسان سر مي زند در درجه اول سود و زيانش به او مربوط است و اگر سود و زياني براي ديگران داشته باشد طفيلي و بالعرض است.
قرآن كريم مشحون از اين قبيل آيات است كه نتيجه هر عمل خير و شري به صاحبش مي رسد؛ من عمل صالحا فلنفسه ومن اساء فعليها. انسان موجودي است كه زندگي و مرگ، فقر و غنا، عزت و ذلت، خير و شر و تمام شئون او در دست خداست و او فقير محض است. آرامش او جز با پيوستن به خدا و ذكر و ياد او بدست نمي آيد.
قرآن در آیه 9 سوره منافقون مي فرمايد: "اي ايمان آوردگان مبادا اموال و فرزندان شما را از ياد خدا غافل كند.كسي كه چنين كند در زمره زيانكاران است". راضي بودن به اين زندگي و غفلت از زندگي ابدي،زياني است كه جبران ناپذير است و اين جزخود فراموشي نيست. قرآن كريم درباره كساني كه همت خود را به دنيا مصروف داشته اند مي فرمايد: روي بگردان از كسي كه از ياد ما روگردان شده و تنها خواهان زندگي دنياست. دانش اينها به همين اندازه رسيده است.
در سوره انعام، آيه 70 مي فرمايد: رها ساز كساني را كه دينشان را بازيچه و لهو قرار داده اند و زندگي دنيا آنها را فريب داده است و به واسطه قرآن، يادآوري كن اين را كه نفسي به سبب بدي هايي كه كسب كرده محروم شود در اين باره آيات قرآن بيش از اين است كه بتوانيم ذكر كنيم.
علل و عوامل خود فراموشي به يك منبع بر مي گردد، كه آن خدا فراموشي است، چنانكه قرآن در اين باره مي فرمايد: همانند كساني نباشيد كه خدا را از ياد بردند خدا هم خودشان را از يادشان برد. اينها همان فاسقانند.
خدا انسان را به بهترين صورت آفريد، فطرت حق گرايي و خداگرايي را در او قرار داد، خير و شر را به او الهام كرد. عقل را چراغ راه او قرار داد و علاوه بر اينها انسانهاي كامل را براي راهنمايي آنها از خودشان قرار داد.حال اگر كسي با همه اين اكرامها در مسير حق حركت نكند كيفرش اين است كه خدا حقيقت خودش را از يادش ببرد و او را به اشيا بي ارزش مشغول كند. زيرا اراده خدا ميان انسان و قلب او فاصله است و مي تواند دل او را به اين امور مشغول كند. در نتيجه براي آدمي همين بس كه خود را بشناسد و اين ناداني براي او بس كه به خود نادان باشد و بزرگترين ناداني جهل انسان به مقام خودش است.
نظر شما